برای اولین بار در کشور کانون توسعه و همیاری مهدهای کودک استان با حمایت و تحت امر معاونت اجتماعی اداره کل بهزیستی استان کرمانشاه کارگاه آموزشی دو روزه ای رابا عنوان ( تاب آوری کودکان ، ارکان و ابعاد ) در روزهای ۱۱ و ۱۲ اسفند برگزارشد.
دبیرستاد توسعه علوم شناختی ورود فناوریهای علوم شناختی به جامعه و استفاده آحاد مردم از این فناوریها را مهمترین برنامه پنج سال دوم فعالیت این ستاد برشمرد.
به گزارش روابط عمومی خانه تاب آوری به نقل از ایسنا؛ دکتر مجید نیلی در آیین هفته آگاهی از مغز و راه اندازی پردیس “مغز من” افزود: در ۵ سال گذشته ستاد با توجه به شناخت مغز و کارکردهای آن که همواره یکی از سوالهای بشر بوده تلاش کرده زیر ساختهای اولیه در تقویت نیروی انسانی و مهاجرت نیروی انسانی فرهیخته به علوم شناختی را سوق دهدوی گفت: علوم شناختی در جایگاهی قرار دارد که فرصت مناسب برای حضور جوانان در این حوزه جدید ایجاد کرده است.نیلی افزود: در پنج سال نخست فعالیت ستاد سعی کردیم زیر ساختهای موجود را توسعه دهیم و در پنج سال آینده پس از تسریع این حوزه در کشور و فعالیت ستاد، علاوه بر ادامه مرزهای توسعه کشور، این علوم و فناوریهای مربوط به آن را در میان مردم و برای استفاده آحاد جامعه ترویج دهیم.وی گفت، امروزه سرمایه بزرگ هر کشور سرمایه شناختی آن ملت است، تلاش ستاد این است که علوم و فناوری شناختی را از مقطع پیش دبستانی تا دانشگاه توسعه دهد.نیلی افزود: هفته آگاهی از مغز برای این برگزار میشود که آحاد جامعه با کارکرد مغز آشنا شوند، پردیس مغز نیز یکی دیگر از این بسترها است تا زیر ساختی برای محققان و شرکتها برای افزایش آگاهی از مغز و شناخت باشد.وی کاربرد علوم شناختی در مسایل کلان اجتماعی و ملی، تغییر نگرش و افزایش تاب آوری در برابر مشکلات جامعه را یکی دیگر از اهداف توسعه علوم شناختی در سالهای آینده بیان کرد.دبیر ستاد توسعه علوم شناختی گفت: درک ما از شرایط میتواند پایداری و تاب آوری اجتماع را افزایش دهد.
در طول تاریخ دیدگاه غالب در مورد افراد مبتلا به کم شنوایی عمدتا بر ناتوانیهای آنها تاکید داشته که منجر به ایجاد حس بی کفایتی و ناکامی در این افراد شده است. اما دیدگاه اخیر در مورد افراد مبتلا به کم شنوایی بر روانشناسی مثبت، مسائل مربوط به سلامت و تواناییها و شایستگیهای فردی برای اداره زندگی مستقل که مرتبط با مفهوم تاب آوری است، تاکید دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی مروری مفهوم تاب آوری در افراد مبتلا به کمشنوایی بود.
مواد و روشها
بدین منظور از منابع علمی پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Elsevier، ProQuest و Google scholar و نیز از کتابهای معتبر در زمینه کمشنوایی بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۳ استفاده شد. جستجو در این پایگاهها با استفاده از کلید واژههای resilience, hearing impairment و deaf انجام گرفت.
یافته ها
نتایج نشان داد تاب آوری فرایندی پویا در رشد انسان است که در تعامل با شخصیت و عوامل محیطی در جریانی دوسویه رشد میکند. این فرایند یک ویژگی ثابت نیست؛ بلکه قابل تغییر است و میتوان آن را بهبود بخشید. عوامل محافظتکننده تاب آوری در سطوح فردی، خانوادگی و محیطی قرار میگیرند که میتوان از آنها به عنوان نقطه آغاز مناسبی در طراحی و اجرای مداخلههای بالینی برای افراد مبتلا به کمشنوایی و خانوادههای آنها استفاده کرد.
نشانگان پیش از قاعدگی(PMS) در زنان عموما بر ابعاد سلامت روانی تاثیر میگذارد و استرس و پیامدهای ناشی از آن میزان سازگاری و تابآوری فرد را دشوار میسازد.
هدف: مقایسه ابعاد سازگاری اجتماعی، استرس و میزان تابآوری در زنان دارای نشانگان پیش از قاعدگی و زنان بدون این نشانگان.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع مقطعی با انتخاب گروه کنترل بود. جامعه آماری دربرگیرنده زنان با نشانگان پیش از قاعدگی و زنان بدون این نشانگان در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان لاهیجان در سال ۱۳۹۶ بود. برای انتخاب نمونههای PMS از پرسشنامه سنجش نشانههای PMS استفاده شد. از این رو نمونههای بررسی شده شامل ۱۵۰ نفر(۷۵ زن مبتلا به نشانگان و ۷۵ زن فاقد ابتلا) بودند که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامههای سازگاری اجتماعی(SAS)، استرس ادراک شده و تابآوری کانر و دیوید سون بررسی شدند. جهت واکاوی دادهها از تحلیل واریانس استفاده شد، همه تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS-ver20 انجام شد.
نتایج: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که در ابعاد سازگاری با همسر و سازگاری به عنوان عضو واحد خانواده، تابآوری و استرس ادراک شده بین دو گروه زنان دچار نشانگان پیش از قاعدگی و غیر مبتلا تفاوت معنیدار وجود دارد(۰۵/۰ P<).
نتیجهگیری: در نتیجه میتوان با شناسایی آثار PMS بر زندگی روزانه و تلاش در جهت کاهش اثرات منفی آن، زمینه جهت افزایش سازگاری و ابعاد سلامت روان زنان فراهم شود.
سنجش سازگاری اجتماعی، استرس و میزان تابآوری در زنان با نشانگان پیش قاعدگی و زنان بدون این نشانگان
هدف این پژوهش بررسی پیشامدها (خودکارآمدی، ثبات عاطفی و جامعه پذیری سازمانی) و پیامدهای (موفقیت شغلی) تاب آوری شغلی با یک رویکرد چند سطحی است.
روش: روش تحقیق توصیفی-پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش ۱۷۰۰۰ نفر از کارکنان ۲۰ شرکت از شرکتهای پتروشیمی مستقر در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۳۸۴ نفر از کارکنان جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش برای سنجش متغیرهای خودکارآمدی، ثبات عاطفی، تابآوری شغلی، جامعه پذیری سازمانی و موفقیت شغلی به ترتیب از پرسشنامه های چن، گولی و ادن (۲۰۰۱)، لی یان (۲۰۰۵)، لی یو (۲۰۰۳)، تائورمینا (۲۰۰۴) و گاتیکار و لاروود (۱۹۸۶) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که در سطح فردی خودکارآمدی و ثبات عاطفی تأثیر مثبت و معناداری بر تاب وری شغلی داشته و تاب آوری شغلی ضمن اینکه نقش میانجی میان ثبات عاطفی و موفقیت شغلی و خودکارآمدی و موفقیت شغلی را ایفا میکند، خود نیز تأثیر مثبت و معناداری بر موفقیت شغلی دارد. در سطح سازمانی نیز تأثیر زمینه ای جامعه پذیری سازمانی بر تاب آوری شغلی تأیید شد. همچنین مشخص شد که جامعه پذیری سازمانی میان خودکارآمدی و تاب آوری شغلی و همچنین ثبات عاطفی و تاب آوری شغلی نقش تعدیلی ایفا میکند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که ویژگیهای شخصیتی در کنار متغیر سازمانی جامعه پذیری میتوانند باعث تقویت تاب آوری افراد در شغل خود و در نتیجه بهبود موفقیت شغلی افراد شوند. این بدان معنی است که شرکتهای پتروشیمی باید از استراتژیها و برنامه هایی برای کمک به کارکنان خود در ارتقاء تاب آوری شغلی از طریق برنامه های جامعه پذیری سازمانی و عوامل شخصیتی، کمک بگیرند
الگوی چند سطحی پیشامدها و پیامدهای تابآوری شغلی در محیط کار
تئوری ترومای سازمانی یکی از جدیدترین مباحث در حوزه سازمانی است که به بررسی تاثیر ضربههای روحی و روانی وارده بر سازمان و آثار آن بر کارکرد فردی و سازمانی میپردازد. هر سازمان با ویژگیهای خاصی که دارند در معرض ترومای سازمانی متفاوتی قرار میگیرند. استخراج این نوع تروما کمک سازندهای است در مدیریت صحیحتر سازمانی.
هدف: پیامد فردی ترومای سازمانی در یک واحد ارائهدهندۀ خدمت سلامت.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع پیمایشی_مقطعی بود. جامعۀ آماری پژوهش، شامل ۲۰۰ نفر از پرسنل یک سازمان ارائه دهنده خدمات عمومی سلامت در منطقه شمال ایران میباشد. روش نمونهگیری تصادفی در دسترس میباشد و دادهها از طریق پرسشنامه گردآوری شد و به کمک آزمونهای آماری مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: در گام اول نشان داده شد سازمان مورد بررسی برپایه مشخصهها، ترومازده است. سپس، فرضیههای تحقیق مبنی بر تأثیر سازمان ترومازده بر متغیرهای مورد بررسی تأیید شد.
نتیجهگیری: در پژوهش نشان داده شد که سازمان، در بعد افسردگی، ترس و عصبانیت در کارکنان و همچنین بعد شیوع استرس و اضطراب در سازمان و بعد روابط درون سازمانی، تروما زده است و در بعد کاهش هویت سازمانی فاصله کمی با محدوده ترومازدگی دارد.
پیامد فردی ترومای سازمانی در یک واحد ارائه دهنده خدمت سلامت
تابآوری ازجمله متغیرهایی است که جایگاه ویژهای در حوزههای روانشناسی تحول، روانشناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است، بهطوریکه هرروز برشمار پژوهشهای مرتبط با این سازه افزوده شده است .پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش انطباقپذیری و خودکار آمدی در پیشبینی تابآوری مسیر شغلی زنان شاغل اجرا گردید. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان شاغل یک شرکت در استان کهگیلویه و بویراحمد تشکیل دادند که بر اساس نمونهگیری در دسترس تعداد ۱۳۲ نفر از آنها بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند.جهت جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامههای انطباقپذیری شغلی ساویکاس(۲۰۱۲)، خودکارآمدی عمومی شرر(۱۹۸۲) و تابآوری شغلی مورگان (۲۰۰۱)استفاده شد و با استفاده از نرمافزار و SPSS و PLSدر دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون جهت سنجش رابطه بین متغیرها و همچنین جهت پیشبینی متغیر ملاک(تابآوری) رگرسیون گامبهگام مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی عمومی و انطباقپذیری با تابآوری رابطه مثبت معناداری وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازندگی مناسبی برخوردار است.بنابراین نتیجه گرفته میشود که متغیرهای مستقل قادر به پیشبینی تغییرات متغیر وابسته هستند و انطباقپذیری و خودکارآمدی بالا باعث افزایش تابآوری مسیر شغلی خواهد شد.
با توجه به استرس هاي متعدد جسماني و روانشناختي در دوره سالمندي به ويژه در سالمندان مقيم آسايشگاهها، بررسي عوامل اثرگذار بر تاب آوري از جمله ادراك از خدا و معناي زندگي اين گروه از افراد جامعه ضروري به نظر مي رسد. از اينرو مطالعه حاضر با هدف بررسي نقش ادراك از خدا و معناي زندگي در تاب آوري سالمندان مقيم آسايشگاه انجام گرفت. اين مطالعه توصيفي همبستگي بر ۲۲۵ سالمند مقيم آسايشگاههاي شهر رشت در سال ۱۳۹۶به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي انجام گرفت. جهت جمع آوري داده ها از سه پرسشنامه ادراك از خداي لاورنس، معناي زندگي استگر و همكاران و تاب آوري كونور و ديويدسون استفاده شد. داده هاي حاصل از مطالعه با استفاده از آمار توصيفي شامل ميانگين و انحراف معيار و همچنين آمار تحليلي شامل ضريب همبستگي پيرسون و مدل رگرسيون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج اين پژوهش حاكي از ارتباط مثبت و معنادار ميان ادراك از خدا و معناي زندگي با تاب آوري سالمندان بود.
همچنين نتايج رگرسيون حاكي از آن بود كه معناي زندگي و خرده مقياس هاي خيرخواهي و مشيت قادر به پيش بيني تاب آوري سالمندان هستند. با توجه به عوامل تعيين كننده تاب آوري در اين پژوهش مي توان با تقويت تصور فرد از حضور خداوند و تصحيح برداشت وي از پذيرش خداوند و طراحي و كاربرد روش هاي مناسب الهام گرفته از معنادرماني بر تاب آوري سالمندان افزود
تالاسمی یکی از شایع ترین بیماری های ارثی و مزمن دنیاست و در والدینی که دارای فرزند مبتلا به بیماری اند توانایی بازگشت به کیفیت عادی زندگی و سازگاری با بیماری امری بسیار مهم است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط تاب آوری و کیفیت زندگی در والدین کودکان مبتلا به تالاسمی ماژور انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی همبستگی است که روی ۱۶۵ نفر از والدین کودکان دارای تالاسمی ماژور در شهر زاهدان در سال ۱۳۹۵ که دارای معیار های ورود بودند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون و پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 بود. داده ها پس از جمع آوری وارد نرم افزار SPSS ویرایش ۲۲ شدند و توسط آزمون های آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره با سطح معنی داری ۰۵/۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بین افزایش کیفیت زندگی و تاب آوری ارتباط معنادار مستقیم (p<0/001) یافت شد . همچنین بین تاب آوری با تحصیلات والدین و جنسیت فرزندان رابطه ی معنی دار وجود دارد (p=0/002 p=0/007 ). بین کیفیت زندگی با تحصیلات والدین نیز ارتباط مستقیم معنادار وجود دارد (p<0/001).
نتیجه گیری: با توجه به پایین بودن نسبی کیفیت زندگی در والدین کودکان مبتلا به تالاسمی ماژور، باید آموزش ها و پیگیری خدمات بهداشتی و درمانی توسط کادر پزشکی روی این والدین صورت گیرد تا بتوانند کیفیت زندگی خود و فرزندانشان را ارتقا دهند. همچنین با توجه به مشخص شدن ارتباط تاب آوری و کیفیت زندگی با سطح تحصیلات والدین، بایستی اقداماتی اساسی و ساختاری جهت ارتقای سواد علمی در والدین افراد مبتلا به تالاسمی صورت گیرد .
ارتباط تاب آوري و كيفيت زندگي در والدين داراي كودك مبتلا به تالاسمي ماژور در شهر زاهدان
سرطان پستان شایعترین سرطان زنان است که بر جنبههای مختلف روانشناختی فرد اثر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوۀ شناختی – رفتاری بر تابآوری و امیدواری زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
این پژوهش ازجمله طرحهای نیمهآزمایشی پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و دورۀ پیگیری بود. ۳۰ نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به انجمن حمایت از بیماران سرطانی یاس کرمان به شیوۀ نمونهگیری دردسترس در تابستان سال ۱۳۹۴ انتخاب شدند. بیماران بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس ۳۰ نفر پرسشنامۀ تابآوری کانر و دیویدسون و پرسشنامۀ امیدواری اشنایدر را تکمیل کردند. گروه آزمایش در ۱۰ جلسۀ ۹۰ دقیقهای مشاورۀ گروهی شرکت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. هر دو گروه پس از خاتمۀ جلسات درمانی و دورۀ پیگیری یک ماهه مجدداً ارزیابی شدند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند گروه درمانی شناختی – رفتاری مدیریت استرس سبب افزایش میزان تابآوری و امیدواری در گروه آزمایش شده است. پیگیری یک ماهه، نتایج بهدستآمده در دو گروه را تأیید کرد. با توجه به تأثیر آموزش مداخله بر افزایش تابآوری و امیدواری زنان مبتلا به سرطان پستان، بهکارگیری فنون شناختی – رفتاری در کنار درمانهای پزشکی میتواند در درمان این بیماران مؤثر باشد.
جنگ يكي از عوامل تاثيرگذار در بهداشت عمومي جامعه است كه باعث آسيب هاي جسمي و رواني زيادي در افراد مي شود. هدف اين پژوهش پيش بيني تاب آوري براساس خود- دلسوزي و همدلي در جانبازان هشت سال جنگ تحميلي بود.
ابزار و روش ها:
اين پژوهش توصيفي- همبستگي در سال ۱۳۹۶ بين كليه جانبازان مبتلا به آسيب هاي جسماني و رواني ناشي از جنگ در شهرستان سقز انجام شد. ۲۹۷ نفر (۲۶۲ مرد و ۳۵ زن) به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي متناسب به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از مقياس تاب آوري كانر و ديويدسون، پرسش نامه همدلي داويس و پرسش نامه خود- دلسوزي نف استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماري SPSS 24، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندمتغيره تجزيه و تحليل شدند.
طرح مساله: خانواده به عنوان يک عامل موثر بر شخصيت فرزندان نقش مهمي در تاب آوري آن ها در برابر مصرف سيگار و مواد مخدر دارد. هدف اين پژوهش شناخت رابطه کارکرد خانواده و تاب آوري فرزندان آن ها در برابر مصرف سيگار و مواد مخدر است. روش: اين پژوهش، از نوع پژوهش هاي همبستگي و نمونه مورد بررسي شامل ۱۴۵ دانش آموز پسر دبيرستاني بود که به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي، انتخاب شدند. براي اندازه گيري متغيرها، از ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسش نامه محقق ساخته تاب آوري در برابر مصرف مواد، استفاده شد. شاخص هاي روان سنجي پرسش نامه محقق ساخته تاب آوري در برابر مصرف مواد از طريق بررسي روايي محتوا، روايي همگرا، بازآزمايي و ضريب آلفاي کرونباخ، آزمون گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها، ضريب همبستگي پيرسون و روش تحليل رگرسيون چندگانه به کار برده شد. يافته ها: نتايج ضريب همبستگي نشان داد که بين ابعادکارکرد خانواده (حل مساله، آميختگي عاطفي، نقش ها، کنترل رفتار، ارتباط و کارکرد کلي) و تاب آوري در برابر مصرف مواد، رابطه مستقيم و معني دار وجود داشت. فقط خرده مقياس پاسخ دهي عاطفي رابطه معني داري را نشان نداد. خرده مقياس آميختگي عاطفي توانست ۱۳% از واريانس تاب آوري در برابر مصرف مواد را پيش بيني کند .(p<0.0001) نتايج: نتايج به دست آمده از اين مقاله نشان مي دهد که هرچه کارکرد خانواده، وضعيت سالم تر و مطلوب تري داشته باشد، تاب آوري فرزندان در برابر مصرف مواد بيش تر خواهد بود. رابطه کارکرد خانواده و تاب آوري در برابر مصرف مواد در دانش آموزان پسر دبيرستاني مدارس پرخطر |