ارتقاء تاب آوری روانی به معنای تقویت و غنی سازی پیش سازهای تاب آوری در ساخت شخصیت بستر توسعه آمادگی آگاهانه ملی در مواجهه موثر و کم عارضه و کم هزینه با سوانح ویرانگر را موجب می تواند گشت.
در این نوشتار اما در پی واکاوی ساختار مدیریت سوانح کشور نبوده بلکه وجه مهمی از آمادگی ملی برای مواجهه کارآمد با سوانح متعدد محتمل الوقوع و پیامدهای زیانبار آن را می خواهیم مورد توجه قرار دهیم. پیامدهای روانی یکی از وجوه مهم وقوع سوانح بوده که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
یکی از وجوه آمادگی برای مواجهه با سوانح، آمادگی های روانشناختی است.
آسیب های ناشی از سوانح بسته به شدت آنها، می توانند پیوستاری از پیامدهای روانی از اندوه از دست دادن عزیزان و سرپناه گرفته تا پیامدهای گذرای تغییر موقت در روند زندگی و بحران تطابق با شرایط جدید پس از وقوع سوانح را موجب گردند. واکنش های روانی در اشخاص مختلف نیز بسته به ساخت شخصیتی و پارامترهای مختلف وراثتی و محیطی متفاوت می باشند.
لازمه طی شدن سریع تر و کم عارضه تر دوران پس از وقوع سوانح تا بازگشت به روند طبیعی نزدیک و شبیه به قبل از وقوع سوانح، برخورداری شهروندان از سلامت و تعادل نسبی روانی است. بنا بر این آمادگی روانی برای مواجهه موثر با سوانح عبارت از برخورداری از یک توان روانی نسبی برای تحمل فشار روانی ناشی از سوانح می باشد.
از این توان در ادبیات روانشناسی با عنوان تاب آوری روانی یاد می شود.
به عبارت دیگر تاب آوری روانی عبارت از میزان تاب آوردن فرد در برابر فشارهای روانی بوده که این شاخصه روانی نیز می تواند در افراد مختلف متفاوت باشد.
در شرایط بالاتر بودن تاب آوری روانی شهروندان در برابر پیامدهای روانی سوانح، آنان دوران گذار پس از وقوع سوانح تا بازگشت به زندگی طبیعی شبیه و نزدیک به شرایط قبل از وقوع سوانح را سریعتر و کم عارضه تر سپری می توانند نمود. پرسشی که در این میان اهمیت می یابد این است که آیا تاب آوری روانی یعنی آستانه شکنندگی روانی شهروندان در مقابل فشارهای روانی ناشی از سوانح، قابل ارتقاء می باشد؟ خوشبختانه خبر خوب این است که علیرغم تاثر ابعادی از این مشخصه از پارامترهای وراثتی، تاب آوری روانی برایندی از مواجه های تجربی فرد در وقایع پیشین زندگی می باشد.
به عبارت دیگر چنانچه فرد توانسته باشد وقایع ناگوار پیشین زندگی اش را تاب آورده و از آنها عبور نموده و روندی رو به رشد را سپری نموده باشد، تاب آوری روانی نسبی وی در وقایع بعدی فرا رو قابل پیش بینی است. از این منظر می توان پیش سازهای تاب آوری روانی را قابل آموزش و تمرین دانست و مبتنی بر این نگاه می توان با انگاره تبدیل تهدیدها به فرصت ها به سختی های ریز و درشت زندگی با دیده فرصت هایی برای تمرین و ارتقاء تاب آوری نگریست. از این رهاورد شهروندان می توانند در فرآیند زندگی خویش با دیده تمرین به استقبال برخی شرایط دشوارتر از روند معمول زندگی خویش رفته و تحمل شرایط دشوار در ابعاد مختلف را در خزانه تجربی خویش برای روز مبادا نظیر ایام وقوع سوانح غیر مترقبه پس انداز نمایند. در حقیقت شهروندانی که پس انداز تجربه شرایط مشابه در خزانه تجربی آنها بیشتر باشد در روزهای سخت سانحه تاب آورترند.
سلامت روان در سوانح اما آنقدر اهمیت دارد که نیازمند ساختار مستقلی مختص مداخلات روانی اضطراری برای پیشگیری از مزمن شدن و وخامت آثار روانی سوانح می باشد.
یحیی بازیاری زاده
معاون بهداشت، درمان و توانبخشی جمعیت هلال احمر هرمزگان
